English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2972 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
used U آنچه جدید نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
unwanted U آنچه لازم نیست
lightweights U آنچه سنگین نیست
lightweight U آنچه سنگین نیست
It's not new. جدید نیست.
comparable U آنچه قابل مقایسه نیست
irretrievable U آنچه قابل بازگشت نیست
hidden U آنچه قابل دیدن نیست
peripheral U آنچه ضروری نیست یا متصل به چیز دیگری است
illegal U آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
fixes U داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fix U داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> U به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
rehyphenation U تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
imagism U مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
installs U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installing U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
install U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
winchester disk U دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
Whatsoever U هرچه [هر آنچه] [آنچه ]
step frame U استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
his parentage isunknown U اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
it is past all hope U جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
contiguous U آنچه اثر می گذارد
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
authentic U آنچه درست است
incoming U آنچه از خارج می آید
circulars U آنچه در یک دایره می چرخد
circular U آنچه در یک دایره می چرخد
knowledge U آنچه دانسته است
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
auxiliary U آنچه کمک میکند
auxiliaries U آنچه کمک میکند
constants U آنچه تغییر نمیکند
biased U آنچه اریب دارد
protective U آنچه حافظت میکند
circulating U آنچه به راحتی می چرخد
producing U آنچه تولید میکند
exclusive U آنچه شامل نمیشود
constant U آنچه تغییر نمیکند
controllable U آنچه قابل کنترل است
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
chargeable U آنچه قابل شارژ است
approximating U آنچه تقریبا درست است
round U آنچه در دایره حرکت میکند
identity U آنچه کسی یا چیزی است
identities U آنچه کسی یا چیزی است
clear U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearer U آنچه به سادگی فهمیده میشود
computable U آنچه قابل محاسبه است
roundest U آنچه در دایره حرکت میکند
convertible U آنچه قابل تبدیل است
recognizably U آنچه قابل تشخیص است
convertibles U آنچه قابل تبدیل است
interchangeable U آنچه قابل تغییر است
quantifiable U آنچه قابل شمارش است
requirements U آنچه مورد نیاز است
movable U آنچه قابل حرکت است
clearest U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clears U آنچه به سادگی فهمیده میشود
selectable U آنچه قابل انتخاب باشد
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
malfunction U آنچه کامل کار نکند
extensible U آنچه قابل گسترش است
malfunction U آنچه درست کار نکند
malfunctioned U آنچه کامل کار نکند
malfunctioned U آنچه درست کار نکند
malfunctions U آنچه درست کار نکند
normal U معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
Seldom seen soon forgotten . <proverb> U از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
exchangeable U آنچه قابل تغییر است
availability U آنچه به آسانی بدست آید
distant U آنچه در محلی قرار دارد
flexible U آنچه قابل تغییر است
removable U آنچه قابل جابجایی است
characteristic U آنچه مخصوص یا ویژه است
characteristically U آنچه مخصوص یا ویژه است
What must be must be . <proverb> U آنچه باید بشود خواهد شد .
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> U آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
malfunctions U آنچه کامل کار نکند
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
third U آنچه بعد از دومین می آید
thirds U آنچه بعد از دومین می آید
malfunctioning U آنچه خوب کار نکند
significant U آنچه معنای مخصوصی دارد
simpler U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
unedited U آنچه ویرایش نشده است
audible U آنچه قابل شنیدن است
dependent U آنچه به دلیلی متغیر است
valuing U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
values U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
value U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
continual U آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
simplest U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
maskable U آنچه نادیده گرفتنی است
differential U آنچه اختلاف را نشان میدهد
differentials U آنچه اختلاف را نشان میدهد
multifunction U آنچه تابعهای متعددی دارد
relative U آنچه با دیگری مقایسه شود
common U آنچه اغلب اتفاق میافتد
commoners U آنچه اغلب اتفاق میافتد
prior U آنچه قبلاگ رخ داده است
residual U آنچه در پشت سر باقی می ماند
relevant U آنچه ارتباط مهمی دارد
recognizable U آنچه قابل تشخیص است
significantly U آنچه معنای مخصوصی دارد
visible U آنچه قابل دیدن است
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
alterable U آنچه قابل تغییر است
durable U آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
commonest U آنچه اغلب اتفاق میافتد
transportable U آنچه قابل حمل است
immediate U آنچه یکباره اتفاق افتد
variables U آنچه قابل تغییر است
variable U آنچه قابل تغییر است
finished U آنچه کامل شده است
efficient U آنچه که خوب کار میکند
modern U جدید
unprecedentedly U جدید
recent U جدید
unprecedented U جدید
novel U جدید
newer U جدید
new U جدید
newest U جدید
maidens U جدید
maiden U جدید
up-to-date U جدید
up to date U جدید
novels U جدید
new- U جدید
desktop U آنچه در بالا میز قرار دارد
selective U آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
magnets U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
selectively U آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
damaged U آنچه آسیب یا رنج دیده است
frequenting U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequents U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
Except what is mentioned in paragraph 3. U باستثنای آنچه درپاراگراف 3 آمده است
simultaneous U آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
logical U آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
original U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
originals U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
desktop U آنچه روی میز انجام میشود
frequented U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequent U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
successive U آنچه یکی پس از دیگری فاهر میشود
addressable U آنچه قابل آدرس دهی است
downloadable U آنچه قابل بار کردن است
blind U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
blinded U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
easy to use U آنچه قابل فهم و انجام باشد
centralized U آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
available U آنچه قابل دستیابی یا خرید است
I spoke my mind. U آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
unconditional U آنچه به هیچ شرطی بستگی ندارد
continuous U آنچه بدون توقف ادامه یابد
hand-held U آنچه قابل نگهداری در دست است
blinds U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
magnet U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
incompatible U ناسازگار یا آنچه خوب کار نمیکند
impulsive U آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
inactive U آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
unauthorized U آنچه باید مجوز داشته باشد
optional U آنچه قابل انتخاب شدن باشد
erasable U آنچه قابل پاک شدن است
pre- U آنچه قبلا توافق شده است
alternated U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternates U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
What costs little is little esteemed . <proverb> U آنچه کم بهاست ارج کمترى دارد .
completed U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
specifies U بیان واضح آنچه نیاز است
completes U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
specifying U بیان واضح آنچه نیاز است
specify U بیان واضح آنچه نیاز است
magnetic U آنچه میدان مغناطیسی مربوطه داد
payment on account آنچه علی الحساب پرداخت میشود
special U آنچه متفاوت یا غیر عادی است
completing U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
uniquely U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
adjacent U آنچه مقابل یا نزدیک چیزی است
unique U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
complete U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
additional U آنچه جمع شده یا اضافه است
accessible U آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
pre U آنچه قبلا توافق شده است
Recent search history Forum search
2New Format
1affixation
1اصطلاحاترنگ قرمز به فارسب
1I am good with figures,how about you?
1Any man who does not respect a woman is probably homosexual.
1It's not business to you
1Success is not the key to happiness. Happiness is the key to success. If you love what you are doing, you will be successful.
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
1معنی اصطلاحی nonconversation چیست؟
1nonconversation
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com